دیر نیست

ساخت وبلاگ

قاچاق که آره کوچیکترین کارمه دیر نیست...
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 20:33

سال هاست که زندگی من روی دور سریع میگذره

احتمالا بیشتر از 15 سال پیش بود

فکر میکنم دبستانی بودم

برای تعطیلات تابستون به سفر 3 ماهه رفته بودم . با مامانم تماس گرفتم و گفتم بیا منو ببر ، اینجا روزا خیلی زود میگذره و من اصلا تابستون و تعطیلاتمو حس نمیکنم

دور سریع از اون تابستون شروع شد و همچنان ادامه داره

دیر نیست...
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 82 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 15:34

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بودم " بحران " . راه درمان من نوشتن بود ، در واقع نوشتن برای من همون حرف زدن با خودم بود . با این حال سن 18 و 19 برای من منسوخ شدن و چند روزیه وارد 20 شدم ، تا اینجاش که گذروندم ببینم بقیش چیه ، اهداف بزرگی دارم ! دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 73 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 15:34

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بودم " بحران " . راه درمان من نوشتن بود ، در واقع نوشتن برای من همون حرف زدن با خودم بود . با این حال سن 18 و 19 برای من منسوخ شدن و چند روزیه وارد 20 شدم ، تا اینجاش که گذروندم ببینم بقیش چیه ، اهداف بزرگی دارم ! دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 76 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 15:34

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بودم " بحران " . راه درمان من نوشتن بود ، در واقع نوشتن برای من همون حرف زدن با خودم بود . با این حال سن 18 و 19 برای من منسوخ شدن و چند روزیه وارد 20 شدم ، تا اینجاش که گذروندم ببینم بقیش چیه ، اهداف بزرگی دارم ! دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 12:16

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بودم " بحران " . راه درمان من نوشتن بود ، در واقع نوشتن برای من همون حرف زدن با خودم بود . با این حال سن 18 و 19 برای من منسوخ شدن و چند روزیه وارد 20 شدم ، تا اینجاش که گذروندم ببینم بقیش چیه ، اهداف بزرگی دارم ! دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 81 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 12:16

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بودم " بحران " . راه درمان من نوشتن بود ، در واقع نوشتن برای من همون حرف زدن با خودم بود . با این حال سن 18 و 19 برای من منسوخ شدن و چند روزیه وارد 20 شدم ، تا اینجاش که گذروندم ببینم بقیش چیه ، اهداف بزرگی دارم ! دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 12:44

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بودم " بحران " . راه درمان من نوشتن بود ، در واقع نوشتن برای من همون حرف زدن با خودم بود . با این حال سن 18 و 19 برای من منسوخ شدن و چند روزیه وارد 20 شدم ، تا اینجاش که گذروندم ببینم بقیش چیه ، اهداف بزرگی دارم ! دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 12:44

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بو دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 7:05

احتمالا از آخرای 17 یا اوایل 18 سالگی شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ که متاسفانه بعد از مشکلات بلاگفا وبلاگ منم به کلی منهدم شد ! به هر حال تمام دست نوشته های من از بین رفت . و من هم در پاسخ به این اتفاق گفتم : " بدرک " ، همه ی ما توی یه سنی به یه مشکلات ذهنی بر می خوریم ، من اسمشونو گذاشته بو دیر نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت دیر نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dirnist5 بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 7:05